دولت سرمایهداری چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۰۹۱۸۰
عصر ایران - دولت سرمایهداری (Capitalist State) مفهومی است که عمدتا در آثار مارکسیستی مطرح شده است. مارکسیستها برخلاف پلورالیستها، که دولت را داور بیطرف میدانستند، دولت را کاملا طرفدار یک گروه اجتماعی خاص قلمداد میکردند.
آنها در مجموع چنین استدلال کردهاند که نمیتوان دولت را جدا از ساختار اقتصادی جامعه درک کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال از نیمۀ دوم قرن بیستم به این سو، مارکسیستها از این نظر کلاسیک فاصله گرفتند و مباحث دقیقتری دربارۀ ماهیت دولت مطرح کردند. یعنی به کلیگوییهای مارکس اکتفا نکردند.
کارل مارکس نظریهای نظاممند دربارۀ دولت ارائه نکرد. او به طور کلی معتقد بود که دولت بخشی از روبنایی است که زیربنای اقتصادی، یعنی بنیاد واقعی زندگی اجتماعی، آن را تعیین یا مشروط میکند.
اما در اندیشۀ او، رابطۀ بین زیربنا و روبنا، و در این مورد بین دولت و شیوۀ تولید سرمایهداری، دقیقا روشن نیست. در نوشتههای مارکس دو نظریه دربارۀ دولت قابل تشخیص است. اولی در "مانیفست کمونیست" آمده: «قوۀ اجرایی دولت مدرن، چیزی نیست مگر کمیتۀ مدیریت امور مشترک کل بورژوازی.»
از این منظر، دولت به به طور آشکار به جامعه و به طور کامل به طبقۀ مسلط اقتصادی، که در نظام سرمایهداری همان طبقۀ بورژوازی است، وابسته است. به همین دلیل لنین علنا دولت را "ابزار سرکوبی طبقۀ استثمار شده" توصیف میکرد.
اما نظریۀ دوم مارکس دربارۀ دولت، که پیچیدهتر و ظریفتر است، چند سال بعد در کتاب "هجدهم برومر لوئی بناپارت" آمده است. در این کتاب مارکس نظر داد که دولت میتواند از نظام اقتصادی "استقلال نسبی" داشته باشد: دولت بناپارتی ارادۀ خود را بر جامعه تحمیل و به صورت "مجموعهای انگلوار و هراسانگیز" عمل میکند.
اگر دولت بناپارتی منافع طبقهای را در نظر میگرفت، منافع طبقۀ بورژوازی نبود، بلکه منافع پرجمعیتترین طبقۀ جامعۀ فرانسه، یعنی روستاییان خردهمالک بود. اگرچه مارکس این نظر را به تفصیل مطرح نکرد، اما از این چشمانداز به خوبی پیداست که دولت بناپارتی فقط نسبتا مستقل است؛ به این معنا که به صورت میانجی بین طبقات ستیزنده پدیدار میشود و از این طریق وجود خودِ نظام طبقاتی را حفظ میکند.
هر دوی این نظریهها با الگوی لیبرالی و نیز الگوی پلورالیستیِ "قدرت دولت" تفاوت بسیار دارند. این نظریات بویژه تاکید دارند که دولت را جز در زمینۀ "قدرت نابرابر طبقاتی" نمیتوان شناخت. و نیز تاکید دارند که دولت از جامعۀ سرمایهداری پدیدار میشود و بازتاب آن است؛ خواه به صورت ابزار سرکوبی در اختیار طبقۀ مسلط و یا به صورت ظریفتر، به صورت سازوکاری که اختلاف طبقاتی با آن رفع میشود.
با این همه تلقی مارکس از دولت به طور کامل منفی نبود. او معتقد بود که در دورۀ گذار از سرمایهداری به کمونیسم میتوان از دولت به صورت "دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا" استفادهای سازنده کرد. براندازی سرمایهداری مقارن خواهد بود با نابودی دولت بورژوایی و برقراری دولتی جانشین، که دولتی پرولتری است.
مارکس در توصیف دولت "دیکتاتوری" پرولتاریا، نظریۀ نخستین دولت را به کار برد و دولت را ابزاری دانست که طبقۀ مسلط اقتصادی (اکنون دیگر پرولتاریا) با آن میتواند طبقات دیگر را سرکوب و مطیع کند. از این چشمانداز، همه دولتها دیکتاتوری طبقاتیاند.
با این حال مارکس دولت را یک تشکل اجتماعی ضروری نمیدانست. او میگفت همین که اختلاف طبقاتی از بین برود، دولت رو به فرسایش میگذارد. یعنی جامعۀ کاملا کمونیستی، جامعهای بیدولت خواهد بود. چون دولت از نظام طبقاتی پدیدار شده است، پس زمانی که نظام طبقاتی از بین برود، دولت هم به سادگی علت وجودی خود را از دست میدهد.
بنابراین از نظر مارکس، دولت سرمایهداری در صورتی که این نظام اقتصادی از بین نرود، پدیدهای مانا خواهد بود. و چرا از نظر مارکس اصلاحات در نظام سرمایهداری بیفایده است؟ چون هدف اساسا از بین رفتن دولت است. چون تا وقتی دولت از بین نرود، یعنی نظام طبقاتی وجود دارد. و این یعنی عدالت اجتماعی محقق نشده است.
میراث دووجهی مارکس فرصت زیادی برای مارکسیستهای جدید (نئومارکسیستها) فراهم کرد تا تجزیه و تحلیل قدرت دولت سرمایهداری را پیشتر ببرند. نوشتههای آنتونی گرامشی، مارکسیست ایتالیایی نیز به این جریان کمک کرد.
گرامشی تاکید میکرد که سلطۀ طبقۀ حاکم در جامعۀ سرمایهداری نه فقط با اعمال فشار آشکار بلکه از راه کنترل ایدئولوژیک بدست آمده است. به ئظر او، سلطۀ بورژوایی به طور عمده از راه هژمونی حفظ شده است: یعنی از راه رهبری فکری یا کنترل فرهنگی؛ و دولت در این فرایند نقش مهمی بر عهده دارد.
در دهۀ 1970 رالف میلیباند در کتاب "دولت در جامعۀ سرمایهداری" بر این نکته تاکید کرد که بیشتر نخبگان دولت برآمده از طبقۀ ممتاز و مالکاند؛ بنابراین جهتگیری دولت به سود سرمایهداری، نتیجۀ همپوشانیِ زمینههای اجتماعیِ کارمندان و دیگر مقامات دولتی از یکسو، و بانکداران، رهبران و گردانندگان صنایع از سوی دیگر است. به سخن دیگر، هر دو گروه نمایندۀ طبقۀ سرمایهدارند.
نیکوس پولانزاس اما در کتاب "قدرت سیاسی و طبقات اجتماعی" این رویکرد جامعهشناختی را کنار گذاشت و به جای آن بر میزان محدودیتی تاکید کرد که ساختار اقتصادی و قدرت اجتماعی بر خودمختاری دولت اعمال میکند.
مطابق این نظر، دولت کاری نمیتواند بکند جز اینکه به اجتماعی که در آن عمل میکند تداوم ببخشد. یعنی نقش دولت در نظام سرمایهداری این است که در خدمت منافع درازمدت سرمایهداری باشد؛ حتی اگر این اقدامات با مقاومت بخشهایی از خود طبقۀ سرمایهداری مواجه شود.
مثالهای چنین اقداماتی، گسترش حقوق دموکراتیک و اصلاحات رفاهی است، که هر دو امتیازاتی بودند برای طبقۀ کارگر که در عین حال این طبقه را به نظام سرمایهداری وابسته کردند.
نئومارکسیستها به پیروی از پولانزاس میگویند درون طبقۀ حاکم (مثلا بین سرمایۀ مالی وسرمایۀ صنعتی) تقسیمات مهمی وجود و پیدایش دموکراسی انتخاباتی موجب قدرتیابی گروههای بیرون از طبقۀ حاکم شده است.
علاوه بر این، این تفکر در نئومارکسیسم تقویت شده است که دولت سرمایهداری، جایی است که مبارزه میان صاحبان منافع، گروهها و طبقات در آن صورت میگیرد.
باب جساپ نیز با طرح ایدۀ "رویکرد راهبردی عقلانی" دربارۀ دولت سرمایهداری، این نکته را مطرح کرد که دولت سرمایهداری چندان هم وسیلۀ دائمیسازی سرمایهداری از راه کاهش تنشهای طبقاتی نیست، بلکه این دولت "تبلور راهبردهای سیاسی" است.
این سخن به این معناست که دولت سرمایهداری، به منزلۀ مجموعه نهادهایی است که گروهها و صاحبان منافع رقیب از راه آنها برای کسب سلطه یا هژمونی میستیزند. مطابق این نظر، دولت "کارافزاری" در اختیار گروه مسلط یا طبقۀ حاکم نیست، بلکه واحدی پویاست که توازن قدرت در جامعه را در هر زمانی نشان میدهد؛ و از این راه نتیجۀ ستیز هزمونیک موجود را بازمیتاباند.
در واقع از زمان مارکس تا اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیستویکم، مارکسیستها به درک واقعبینانهتری از "دولت سرمایهداری" رسیدند و دیگر به راحتی نمیتوانند منکر سرشت دموکراتیک این دولت شوند. بنابراین امروزه تمایلات براندازنۀ نئومارکسیستها در قبال دولتهای سرمایهداری جهان غرب، به مراتب کمتر از زمانی است که مارکس و انگلس علیه این دولت قلم میزدند.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
کلیدواژه: دولت سرمایه داری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۰۹۱۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش خلجی به کنایه رسانهها با عبارت «دولت کجاست؟»
به گزارش «تابناک» به نقل از ایرنا، «سپهر خلجی» رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در گفتوگو با ایرنا، با اشاره به سخنپراکنی برخی رسانهها که با بیان عباراتی همچون «دولت کجاست؟» سعی در کمرنگ نشان دادن دستاوردهای دولت سیزدهم داشتند، گفت: آنها که میگویند نقش دولت کجاست باید به این اقدامات توجه داشته باشند. تورم کشور در فروردین ماه وارد کانال ۳۰ درصد شد، این در حالی است که در سال گذشته نیز شاهد کاهش تورم بودیم و اما کاهش آن به کانال ۳۰ درصد دستاورد بزرگی است که نشان میدهد سیاستهای دولت در حال به بار نشستن است.
آواربرداری از خرابی ۱۰ ساله زمانبر است
وی با تاکید بر اینکه آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله زمانبر است، تصریح کرد: کشور به مدت یک دهه دچار عقبماندگی شده بود و در چند سال متمادی درگیر تورم بالای ۴۰ درصد بود اما دولتِ مردمی تمام این کارها در ۲ سال و نیم انجام داد ، نرخ تورم به میزان قابل توجهی کاهش یافت، رشد نقدینگی به شدت کاهش یافت از بیش از ۴۰ درصد به ۲۴ درصد رسید.
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت با تاکید بر اینکه نیم نگاهی به این دستاوردها نشان میدهد که دولت نقش سیاستگذاری و اجرایی خود را به خوبی انجام میدهد، بیان داشت: سیاستهای تبیین شده با همین رویکرد فعلی در حوزههای اقتصادی و بینالمللی و با قوت در حال پیش رفتن است. نمونه آن سفر رئیس جمهور به پاکستان و سریلانکاست که اتفاق بسیار مهمی است پاکستان یکی از همسایگان مهم ماست که پیوندهای فرهنگی بسیار و ناگسستنی با یکدیگر داریم. در پاکستان شاهد استقبال بی نظیر از رئیسجمهور بودیم که این نیز پیام مهمی به همگان مخابره کرد.
قادریم در تحولات منطقهای سیاستهای خود را اجرا و اعمال کنیم
خلجی افزود: پروژه عظیمی که در سریلانکا رقم خورد نیز نشان داد که جمهوری اسلامی این توان را دارد که در حوزه تحولات منطقهای سیاستهای خود را اجرا و حتی اعمال کند.
اعلام کرد: در طول ۲ تا سه هفته گذشته اقدامات بسیار مهمی در سطح ملی و بینالمللی انجام دادیم که اینها به اتکا پشتوانه مردم بوده است، شما دیدید که جمهوری اسلامی ایران در مسائل منطقهای با اتکا به ظرفیت مردم و به اعتماد و پشتوانه مردم در مقابل زورگویی و جریان سلطه با اقتدار ایستاد.
وی با تاکید بر اینکه اقدام نیروهای مسلح کشورمان بسیاری از مناسبات و تحلیلهای مرتبط با موضوعات بینالمللی را تغییر داد، افزود: تمام دنیا، اعم از دوست و دشمن پیام پاسخ مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران را دریافت کردند و این نتیجه یک انسجام و وحدت کلمه است که امروز در ارکان مختلف نظام وجود دارد و به حمدالله دولت نقش مهمی در کمک به همه این مباحث دارد.
خلجی تصریح کرد: در همین ایام که شرایط بینالمللی دستخوش تغییراتی بود، رئیس جمهور به استان سمنان رفتند؛ این موضوع حاکی از این است که همه چیز در حال تدبیر است و بعد استقبال مردم را میبینید و ادامه پیدا کردن سفر ایشان از یک روز به دو روز و ادامه سفر به شهرستان دامغان، یک پیام روشنی برای همه طرفها داشت. در بسیاری از کشورها با اتفاق کمترین مسائل امنیتی سفرها را لغو میکنند اما اینجا در اوج اقتدارآفرینی ارکان نظام علیه دشمن، آیت الله رئیسی به توسعه و پیشرفت استان سمنان و کشور توجه دارند و لذا تمام سفرهای از قبل پیشبینی شده مطابق برنامه انجام میشود.
مردم پشتوانه نظام هستند
رئیس شورای اطلاع رسانی دولت افزود: درهمین ایامی که جمهوری اسلامی اراده کرد که پاسخ دشمن را قاطع و اثربخش بدهد، بسیاری از مسافرتهای مسئولان و سران کشورها لغو شد. اینها همه پیام است و نشان می دهد که جمهوری اسلامی مطابق فرمایش حضرت آقا از نظر ساخت درونی نظام و ظرفیتهای بزرگ و اعتمادی که نظام به پشتوانه مردم دارد کارها در حال جلو رفتن است.